زندگی به‌خودی‌خود قوانین و مقرراتی دارد که دیر یا زود به آن‌ها عادت می‌کنیم. به خودمان که می‌آییم، می‌بینیم سال‌هاست به آن‌ها پایبند بوده‌ایم و اجرایی‌کردن‌شان شده جزو لاینفک زندگی روزمره‌مان. در این میان قوانین دیگری نیز هستند که به‌‌اشتباه برحسب الگوبرداری نادرست یا عادت‌های بی‌پایه و بی‌ربط در زندگی‌مان جاری شده‌اند. چه بسا اهدافی در زندگی داریم که تا در عادت‌های روزانه‌مان جایی برایشان باز نکنیم، دست‌یافتن به آن‌ها میسر نخواهد شد. در این میان، قانون ۱۵ دقیقه، یکی از بهترین روش‌های ممکن برای تغییر و اصلاح عادت‌های نادرست است. چنانچه به مباحث توسعه فردی علاقه‌مند هستید یا می‌خواهید با قانون ۱۵ دقیقه بیشتر آشنا شوید، این مطلب را با دقت بخوانید و توصیه‌های آن را در زندگی روزانهٔ خود به کار ببندید.

ساموئل اسمایلز، شاعر، روان‌شناس و نویسندهٔ کتاب «اعتمادبه‌نفس» که یکی از مهم‌‌ترینکتاب های روانشناسی است، قانون ۱۵ دقیقه را یکی از بهترین روش‌های ممکن برای جایگزین‌کردن عادت‌های پسندیده به جای عادت‌های نادرست و مهم‌تر از همه، راهی برای رسیدن به اهداف موردنظر می‌داند. اسمایلز باور دارد که اتکا به این قانون، می‌تواند تغییرات کوچک و در درازمدت، تغییرات بزرگی ایجاد کند و سرانجام به اصلاح فرد و نیز جامعه بینجامد.

اولویت‌هایتان را بشناسید

در نخستین گام برای پیاده‌سازی قانون ۱۵ دقیقه باید اولویت‌هایتان را بشناسید. اولویت‌ها همان برنامه‌ها و کارهایی هستند که قرار است شما را به هدفی که دارید برسانند. برای این کار به یک دفترچهٔ یادداشت نیاز دارید که اهداف گوناگون را روی آن بنویسید و مهم‌ترین آن‌ها را به‌عنوان همان اولویت در نظر بگیرید. حالا باید روزی ۱۵ دقیقه برای این اولویت‌ها وقت بگذارید و در دفترچه یادداشت کنید. هر روز باید طبق برنامه پیش بروید بدون آنکه حتی یک روز در آن وقفه بیندازید.

به‌مرور زمان، وقتی به دفترچهٔ یادداشت خود نگاه می‌کنید، می‌بینید که روزهاست یک کار تکراری را در زمان مشخصی انجام داده‌اید و حالا انجام آن کار برایتان عادت شده است. اگر به ضرب‌ و زورِ دفترچهٔ یادداشتِ روزانه هم نباشد، به‌صورت اختیاری (از روی عادت) برای انجام کارتان ۱۵ دقیقه زمان می‌گذارید. ۱۵ دقیقه، زمان زیادی نیست! گاهی حتی گذر زمان در ۱۵ دقیقه احساس نمی‌شود. اما این مدت‌زمان کوتاه می‌تواند برای شما همان زمان طلایی باشد و شما را به هدف‌تان برساند. کافی است روزهای اول روی اجرای قانون ۱۵ دقیقه پافشاری کنید تا پس از مدتی، تأثیر آن را روی زندگی فردی، اجتماعی، کار، تحصیل و… ببینید.

مثال‌هایی برای قانون ۱۵ دقیقه

برای اینکه قانون ۱۵ دقیقه را بهتر درک کنید و باور داشته باشید که تکرار کارهای کوچک می‌تواند بخشی از شخصیت شما را بسازد، چند مثال ساده می‌زنیم:

قانون ۱۵ دقیقه و تناسب اندام

این روزها همه به‌دنبال کشف راه‌هایی برای کاهش وزن یا حفظ تناسب اندام هستند. به همین دلیل، به انواع رژیم های غذایی و کلاس‌های ورزشی رومی‌آورند. این در حالی است که پیاده روی برای خوش‌فرم نگه‌داشتن بدن و سوزاندن چربی‌های مازاد بیشترین تأثیر را دارد. نتایج پژوهش‌های پزشکان حوزهٔ سلامت و تغذیه نشان می‌دهد که چنانچه فرد روزانه ۱۵ دقیقه به‌صورت پیوسته پیاده‌روی کند، شاهد تأثیر مثبت آن بر سلامتی، شادابی و تقویت روحیه‌اش خواهد بود. البته پیاده‌روی باید هر روز با ریتمی نسبتا سریع انجام شود تا فرد عرق کند و با تغییر ضربان قلب، فرایند چربی سوزی شروع شود. تأثیر این پیاده‌روی در طول هفته از ۲ بار حضور در باشگاه ورزشی بیشتر است.

قانون ۱۵ دقیقه و یادگیری زبان

روزی ۱۵ دقیقه را به یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری که دل‌تان می‌خواهد اختصاص دهید. در این زمان کوتاه می‌توانید چند لغت حفظ کنید؛ یک قانون گرامری را تمرین کنید یا یک اصطلاح را تکرار کنید. تأثیر این ۱۵ دقیقه‌ها در یک هفته (بدون آنکه هزینه‌ای پرداخته باشید) از یک جلسه حضور در کلاس آموزشی بهتر و ماندگارتر است.

قانون ۱۵ دقیقه و ترک عادت‌های منفی

اگر یک عادت منفی آزاردهنده دارید که می‌خواهید آن را ترک کنید، روزی ۱۵ دقیقه به آن و نتایج ویرانگری که بر زندگی‌ خودتان یا دیگران داشته است، فکر کنید. روزهای بعد علاوه بر فکرکردن به آن عادت منفی، تلاش کنید در این ۱۵ دقیقه کار مثبتی انجام دهید. برای نمونه، اگر عادت به جویدن ناخن، سیگارکشیدن یا تکان‌دادن پاها یا هر عادت نادرست دیگری دارید، روزانه ۱۵ دقیقه به این فکر کنید که با این کار چقدر به سلامتی خودتان و دیگران آسیب رسانده‌اید. برای ترک عادت، هم‌زمان که به آن فکر می‌کنید آدامس بجوید؛ کتاب بخوانید؛ موسیقی دلخواه‌تان را بشنوید و… در این صورت، پس از چندین روز با پذیرش اثرات مخرب عادت‌های منفی، آن‌ها را با رضایت کامل ترک خواهید کرد.

قانون ۱۵ دقیقه و تقویت عملکرد مغز

روزی ۱۵ دقیقه را به تقویت و درگیرکردن سلول‌های خاکستری مغز اختصاص بدهید. برای این کار کافی است روزی ۱۵ دقیقه کتاب بخوانید یا یک تمرین ریاضی حل کنید. برای محاسبات روزانه از ماشین‌حسابِ تلفن همراه‌تان استفاده نکنید. سعی کنید خاطره‌ای دور را با جزئیات کامل به یاد بیاورید و کارهایی از این قبیل که سلول‌های خاکستری مغز را درگیر می‌کند. با این کارها، قدرت یادگیری‌تان بالا می‌رود و مغز عملکرد سریع‌تری خواهد یافت.

منتظر رسیدن شنبهٔ فرضی نمانید

سند اجرایی قانون ۱۵ دقیقه در این است که هیچ بهانه‌ای برای ایجاد تغییرات و رسیدن به اهداف پذیرفته نیست. دیگر نمی‌توانید با گفتن جمله‌هایی مثل اینکه «وقت ندارم»، «پول کافی ندارم»، «فضای مناسب ندارم»، «حوصله ندارم» یا اینکه «این برنامه با فلان کار تداخل دارد» و… از زیر بار وقت و انرژی گذاشتن برای رسیدن به اهداف شانه خالی کنید.

کافی است روزهای اول همت کنید و تحت هر شرایطی ۱۵ دقیقه برای هدفی که در سر دارید وقت بگذارید و در همان دفترچه یادداشت بنویسید. با خودتان صادق باشید و ببینید که هر روز چقدر برای تماشای برنامه‌های بی‌فایده وقت می‌گذارید؛ چقدر زمان صرف گشتن در فضای مجازی می‌کنید بدون آنکه فایده‌ای داشته باشد؛ پیش از اینکه واقعا نیاز به استراحت داشته باشید چقدر وقت صرف درازکشیدن در تختخواب کرده‌اید و زمان‌های بی‌شمار دیگری که بی‌سبب از دست داده‌اید در حالی که می‌توانید تعداد زیادی از ۱۵ دقیقه‌ها برای اجرای این قانون سودمند به نفع خودتان از دل یک روز معمولی بیرون بکشید. حالا که با این قانون بی‌ضرر و کم‌هزینه آشنا شدید، این گوی و این هم میدان. از همین فردا دست به کار شوید و منتظر رسیدن شنبهٔ فرضی نمانید.

 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *