نحوهی نگرش پژوهشگران به موضوع اعتیاد به تلفنهای هوشمند نقصی دارد که شاید بر نتیجهگیریهای مرتبط تأثیر درخورتوجهی بگذارد.
بهنظر نمیرسد موضوع اعتیاد به گوشیهای تلفنهمراه هوشمند باوری موردتردید باشد. مطمئنا چنین چیزی وجود دارد، نه؟ درضمن، یک صفحه در ویکیپدیا دربارهاش وجود دارد و نیویورکتایمز نیز دربارهی آن مینویسد. حتی ادعا شده تلفنهای هوشمند درحالتخریب یک نسل از انسانها هستند.
هرچند کسی نمیگوید باید زمان بیشتری صرف تلفنهای هوشمند خود یا تظاهر کنیم این ابزارها موجب آشفتگی ذهن ما نمیشوند، شاید اعتیاد به تلفن هوشمند همان چیزی نباشد که فکر میکنیم. مطالعهی جدیدی با هدایت روانشناسانی از کشور انگلستان نشان میدهد هراس ما از اعتیاد به تلفنهای هوشمند با شواهد محکمی پشتیبانی نمیشود. علت آن است که اساسیترین ابزاری که ما برای اندازهگیری این وابستگیها داریم، خود دچار نقص است. پژوهشگران در مقالهی خود توضیح میدهند:
با اینکه ابزارهای زیادی توسعه پیدا کردهاند که میتوانند استفاده از تلفنهای همراه را اندازهگیری کنند، پژوهشهای حوزهی روانشناسی و علوم اجتماعی همچنان متکی به ارزیابیهای مبهم مبتنی بر گزارشهای خود افراد است.
بهگفتهی پژوهشگران، تاکنون در علوم رفتاری بهمنظور بررسی تأثیر تکنولوژی، عمدتا روی پرسش از خود افراد تمرکز شده است. بهعلت وجود این روند گسترده در روانشناسی اجتماعی، ارزیابیهای خودگزارششده (ازطریق نظرسنجیها و پرسشنامهها و مصاحبهها)، رکن اصلی بیشتر پژوهشهای بررسیکننده استفاده از تلفنهای همراه بوده است.
گزارشهای شخصی برای استفاده از تلفنهمراه چقدر با رفتارهای واقعی مطابقت دارد؟ بهعبارتدیگر، آیا روشی که از تلفن هوشمند در زندگی حقیقی خود استفاده میکنیم، مثل همان چیزی است که فکر میکنیم؟ پژوهشگران میگویند درواقع، نه. بریتنی دیویدسون، پژوهشگر مطالعه میگوید:
نتایج ما نشان میدهد بیشتر ارزیابیهای خودگزارششده مرتبط با استفاده از تلفنهمراه، هنگام پیشبینی رفتار واقعی فرد ضعیف عمل میکنند. براساس استدلال پژوهشگران، مشکل این است که مقیاسهای مختلف اعتیاد که برای اندازهگیری استفاده از تلفنهای هوشمند و تکنولوژی توسعه یافتهاند، هنوز تأیید نشدهاند یا میتوان گفت حداقل بهاندازهی دیگر ابزارهای سنجش بهکاررفته برای تعیین میزان اعتیاد در حوزههای غیر از تکنولوژی معتبر نیستند.
پژوهشگران در مطالعهی خود ۱۰ مورد از مقیاسهای اعتیاد به تلفن هوشمند را بررسی کردند که برای ارزیابی میزان استفاده از دستگاه یا سازههای مرتبط (ازجمله مواردی مثل وابستگی، رفتارهای مشکلزا و نوموفوبیا) استفاده شده بود. در آزمایشی، از ۲۳۸ فرد دارای گوشی آیفون خواسته شد بگویند در روز چه مدتی را صرف کار با تلفن خود و چند اعلان در تلفن خود دریافت میکنند و چندبار آن را برمیدارند. آنها همچنین نظرسنجیهایی مرتبط با ۱۰ مقیاس اعتیاد به تلفن هوشمند را پر کردند.
درادامه، این دادهها با دادههای حاصل از اپلیکیشن اسکرینتایم اپل (نرمافزار نصبشده پیشفرض روی آیفونها که بهطورخودکار استفاده از تلفنهمراه، زمان سپری شده، اعلانهای دریافتی و موارد دیگر را اندازهگیری میکند) مقایسه شد. نتایج نشان میداد در حالیکه قدری همبستگی بین ارزیابیهای خودگزارششده و رفتار عینی وجود داشت، بخش زیادی از گزارشهای شخصی با واقعیت سازگار نبود. نویسندگان در مقالهی خود مینویسند:
هر مقیاس روانسنجی با حداقل یک سنجهی عینی همبسته بود؛ اما شدت این روابط متقاعدکننده نبود. ازآنجاکه این مقیاسها برای گرفتن رفتارهای ساده تلاش میکنند، این موضوع هنوز جای بحث دارد که آنها چگونه میتوانند بهطورمؤثر الگوهای رفتاری عادتی و غیرمعمول و پیچیدهتر را اندازهگیری کنند.
پژوهشگران میگویند این گسستگی مشکلی بزرگ است؛ زیرا بسیاری از پژوهشگران ارتباط بین استفاده از تلفنهمراه و سلامت و بهزیستی افراد را با اتکا بر این گزارشها بررسی میکنند؛ معیارهایی که چندان معتبر بهنظر نمیرسند. پژوهشگران توضیح میدهند:
این مسئله به حوزهی پژوهشهایی نیز گسترش یافته که در تلاش برای ارتباطدادن انواعی از اختلافهای فردی (مثلا شخصیت) با استفاده از تکنولوژی هستند. خطاهای اندازهگیری در اینجا چنان بزرگ هستند که اثرهای کوچک تشخیص دادهشده در پژوهشهای گسترده ممکن است جزئی از خطای آزمایشی یا معیار ضعیفی برای دیگر سازههای روانشناختی باشد.
یکی از راهها برای پرداختن به این مشکل، پالایش پرسشنامههایی است که از آنها برای اندازهگیری میزان استفاده از تلفنهمراه استفاده میشود. دراینزمینه، پرسشنامهی SUQ (پرسشنامهی استفاده از تلفن هوشمند) امیدبخش بوده و همبستگیهای قویتری حاصل کرده است. گزینهی دیگر ایجاد تحول در الگوی اندیشیدن درزمینهی این موضوع به دور از مکانیسمهای خودگزارششده است. دراینباره، اخیرا گوگل و اپل تلاش کردهاند ازطریق اپلیکیشنهایی مانند اسکرینتایم تجزیهوتحلیل شفافی از میزان استفاده از تلفنهمراه دراختیار کاربر قرار دهند.
موضوعات زیادی وجود دارند که باید به آنها پی ببریم؛ اما این موضوع آشکارتر از همیشه است که تشخیص اعتیاد به تلفن هوشمند تشخیصی ساده نیست؛ اما اگر دانشمندان این بیاعتمادی را برطرف کنند، میتوانند تأثیر بزرگی روی همه بگذارند. نویسندگان نتیجهگیری میکنند:
در حوزهی علم روانشناسی، برای اینکه پژوهشگران بتوانند ادعاهای بزرگی کنند، بسیاری از اطلاعات خودگزارششده کافی نیستند و این امر بهویژه در موضوعات مرتبط با تأثیر تکنولوژی روی سلامتی عمومی پررنگتر است.
این پژوهش در مجلهی International Journal of Human-Computer Studies گزارش شده است.
بدون نظر